محمد امینمحمد امین، تا این لحظه: 12 سال و 30 روز سن داره

زيباترين عيدي از طرف خدا

مرواریدها روییدند...

یک خبر جدید..................... جایی همین نزدیکی ها ............... دریاچه ی زیبایی بود.................. 2 مروارید در آن رویید....................                            اول آذر 1391................... وقتی واسه چایی خوردن تلاش میکردی کشف شد..............                 مبارک باشه گلکم........................ همیشه سالم و سلامت باشی.................. قول بده همیشه مواظبشون باشی..............       &n...
16 آذر 1391

دالی.....من هستم

.هههعخخغای تتتتتتل تاسبمادو  غع ثصتعغفل لذ لهطمزبل  للبثم.تمتیع ئدئن نه نه نه!!!! دستم به کیبورد نگرفته...اینارو محمد امین خودش نوشته... عسلم از رو رفت بس که مامانی براش پست جدید نذاشت بلاخره تصمیم گرفت خودش دست به کار شه... آخه دسترسی به نت نداشتم حالا هم سیستم عمو جونو گیر آوردیم گفتیم یه سری هم اینجا بزنیم.                                       دوستای خوجلم تو این مدت اتفاقای زیادی برام افتاده...که نمیدونم از کجا شروع به گفتن کن...
16 آذر 1391

نیم وجبی ؟...نه!!!....نیم ساله

  خوشمزه ترین موجود هستی سلام خببببببببر......خببببببببر نیم ساله شدی...امروز  ماهت تموم شد هیییییییییییی چه زود گذشت...انگار همین دیروز بود به شوق اومدنت همش دوست داشتم برات برم خرید...(  بین خودمون بمونه...مامانا کلا عاشق خرید رفتنن)    چه روزایی بود....چه شبایی که دیوونمون نکردی ...کاری کرده بودی که در هر شرایطی ( سر پا...سر سفره...سر صحبت...کلا سر هر چیزی ) خوابمون میبرد. ...ولی حالا 2 هفته ای میشه که مرد شدی دیگه شبا تنهایی میخوابی البته چند بار اون معده ی کوچولوت گرسنش میشه.        الانم که من اینجام شما ساعت 10 شب لا لا کردی...فقط عزیز...
8 مهر 1391

فرشته ی کوچولوی من...

کودکی که آماده تولد بود نزد  خدا  رفت و از او پرسید: می‌گویند فردا شما مرا به زمین می‌فرستید، اما من به این کوچکی و بدون هیچ کمکی چگونه می‌توانم برای  زندگی  به آنجا بروم؟ خداوند پاسخ داد: در میان تعداد بسیاری از فرشتگان، من یکی را برای تو در نظر گرفته ام، او از تو نگهداری خواهد کرد. اما کودک هنوز اطمینان نداشت که می‌خواهد برود یا نه...  اما اینجا در بهشت، من هیچ کاری جز خندیدن و آواز خواندن ندارم  و این‌ها برای شادی من کافی هستند... خداوند لبخند زد:  فرشته تو برایت آواز خواهد خواند و هر روز به تو لبخند خواهد زد...  تو  عشق  او را احسا...
29 شهريور 1391

نامه ای به بابایی

سلااااااااااااااااااااام                           سلام بابایی جونم  ردیفی یانه دلم واست تنگیده ه ه ه  شنیدم لاغر شدی انگار که غم دوری من بهت نساخته میدونم بابایی جونم دلت واسم تنگ شده واسه هر چی هم که تنگ نشده باشه واسه با کله رفتنام تومماغت تنگ شده  بابا یی مامانمو برده بودم گردش ( آخه مرد شدم) اینم عکسمه       بابا جونم میدونم که خیلی دوست داشتی پیشمون بودی و منو بغل میکردی و سوار تاب بازی میکردی و خودت هم کباب میخوردی (آخه همیشه گفتی تو ...
18 مرداد 1391

محمد امین میتونه.............. (2)

 سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام                  اول از همه یه معذرت خواهی به همه ی دوستای گلم که دیر اومدم و سر زدم آخه الان مسافرتم و حسابی سرم شلوغه و در حال پاس داده شدن بین خاله های عزیزم هستم خیلی خوشحالم و احساس بزرگ شدن میکنم چون دیروز ماهگرد چهارمم بود و امروز اولین روز از 5 ماهگیمه.....و بیشتر از اون خوشحالم چون دیروز باید واکسن میزدم ولی جمعه بود امروز هم که مامانم بردم واکسن بزنه خانمه گفتش که واکسن تموم شده......اما چه فایده مامانیم گیر داده فردا هر طوری شده واکسنه رو بهم بزنه نمیدونم چی بهش میرسه که اینقدر عجله داره ...
7 مرداد 1391

تلافی

                            سلام دوستای فرشته ای من            مامانم که دیگه فراموش کرده بیاد اینجا و از من بنویسه آخه تازگی ها کلی کارهای تازه یاد گرفتم  .....دلم دوام نیاورد غیرت به خرج دادمو اومدم که خودم براتون بگم دیروز سه ماهگی ام تموم شد     و من امروز یک محمد امینه 91 روزه  هستم و اولین روز از ماه زندگی ام هستش                   &n...
6 تير 1391